سلام
متوجه نشدم كه چرا از نوشته هايم دريافت مرگ پذيري كرده بوديد...ولي از اين دريافت توسط كسي چون شما اندوهگين شدم...به خودم رجوع مي كنم...آيا آنچه انديشيده ام نوعي پذيرش مرگ بوده است كه در آن پويشي موج نمي زند يا انديشه مرگ بوده است كه زندگي از آن مي جوشد...نمي دانم ...نمي دانم...جاي بسي فكر دارد...
وقتي در مورد پيري نوشته بودي دلم خيلي گرفت. يادم آومد که نسبت به قتي که وارد دوره فوق شدم 3-4 سال پيرتر شدم و عمر اين دوره هم با همه فراز و نشيباش تموم شد وبراي لحظاتي فکر کردم که اگه همين روزها جوهر خودکار نويسنده دفتر عمرم، تموم بشه چه کار ويژ ه اي براي خودم وبقيه انجام دادم؟
راستي كتاب (هر روز به سوي تو مي آيم) اثر (جي .پي.وسواني) است.
پيام 21 ارديبهشت:
نيكي پنهان:
از چرخش وقايع زندگي دلگير مباش. بسياري از اين وقايع فراسوي درك ما هستند. تلاش براي فهم هدف خداوند با هوش محدودمان، مانند سنجش حجم اقيانوس با پيمانه است.بياييد سعي كنيم چراهاي امور را در نيابيم. بياييد كاملا بپذيريم كه در هر وضعيت نامطلوب،نيكي پنهان براي همه وجود دارد.
با آرزوي موفقيت براي دوستي عزيز.