سلام مهدي جان (مَسِه جون)ببين. تجسم كن: از دو تا سفر طولاني مدت و پشت سر هم و خسته كننده برگشته باشي. شونصد و هشتادو چهار تا ايميل نخونده داشته باشي. يكراست بري توي گروه سمپاد79ببيني توي اين مدت كه نبودي تو قزوين چه خبر بوده. با سه تا خبر خوشحال كننده روبرو بشي. توي پرانتز. پرانتز بار. يكي از اين خبرها توي ايميلها نبود و فقط تو و عده اي محدود متوجه اون شدي. اون خبر هم از دو تاي ديگه خوشحال كننده تر بوده. البته به مقام شما در جشنواره خوارزمي توهين نشه ها. اگه بشنوي حتما خودت هم تاييد ميكني.پرانتز بسته.بعد ببيني يك فتواي تاريخي دادن كه بايد حتما باي نحو كان از دوستان نام الذكر شام و شيريني گرفته بشه. تو ناچاري،‏مجبوري، ناگزيري كه به هر نحو ممكن در راه اجراي اون حكم و فتوا كوشا باشي.تجسم كردي؟ قبول نداري؟حالا كي بريم شام ؟