سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی کرانه

آن طرف پیچ

    نظر

و او بزرگ تر است...

عده‏ای یک گوشه نشسته‏اند منتظر. می‏پرسی این جا دست‏هاتان را زده‏اید زیر چانه‏تان که چه؟ منتظر چه هستید؟ می گویند: ما منتظر چوپان‏ایم.! ما گوسفندیم.
بگو بِهِ‏شان که شمایی که من می‏بینم، همه‏تان چوپان‏اید. بگو به‏ِشان که حواس‏شان را جمع کنند. آن طرف پیچ، صاحب گوسفندها نشسته، اَزَشان حساب و کتابش را می‏خواهد، از همه‏شان...

(به نقل از ضیافت)