توهم
و او بزرگ تر است ...
آن روز سر حال بودم.
وارد که شدم با صدایی رسا گفتم: درود بر همگان.
گفت: چیه، تو هم فتنه گر شدی؟ اغتشاش گر ضد ملت. درود می فرستی؟
اول صبحی حالم رو گرفته بود.(به یاد تکیه کلام بازیگر اون فیلم کمدی دهه هفتاد) باید حالش رو می گرفتم.
گفتم: آره چماق به دست مزدور ضد مردم.
گفت: سبز هم که پوشیدی.
گفتم: راستی یادت رفت که جواب سلام واجبه. یادت باشه به خاطر ترک واجبات کفاره بدی.
فردا نامه ای روی میز کارم بود. باز کردم . نوشته بود: برادر گرامی، جناب ......... از امروز با جنابعالی قطع همکاری می گردد.