سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی کرانه

امروز هشتم ذی الحجه است ...

    نظر

و او بزرگ تر است...

گوش کن. می‏شنوی؟ ... کاروان آهنگ رفتن می‏کند، و تو را می‏خواند. مگر نه منتظر بودی؟ نامه نوشتی که بیاید؟ مگر نه او را می‏خواندی؟ مگر نه عهد کردی؟ ... امامت تو را می‏خواند. گوش کن...
به چیزی نیاز نیست. نه علم و بیرق و دسته، نه طبل و دهل و زنجیر و سرنا. فقط دلت و خودت. برخیز و به یاری‏اش بشتاب. نه با اشک، که با عزمی برای گسستن. گسستن از خودت و خودی خودت. و عزمی برای پیوستن. پیوستن به رود، نه با چشمانی کبود که با دلی روشن، آزاد و رها، ‏استوار و با دیدگانی باز.
امام تو را می‏خواند. نه در کربلای عراق،‏ که در بتکده نوین جهانی. نه در برابر بدعهدی کوفیان، که در برابر خودبرتربینی یهودیان، نسیان مسیحیان، خود فروشی محمدیان و غفلت خفتگان. چه شده است ما را...؟
خوب گوش کن. ... می‏شنوی؟ ... در حسرت نمانی. ... برخیز.